گفتگوی آقای رضا حسنی با سرکار خانم میترا افضل کار آفرین نمونه در ازتباط با  توانمند سازی زنان مهاجر با نگاه ویژه به مشاغل خانگی صورت گرفته است.

میهمان برنامه:

خانم میترا افضل مخترع، کارآفرین و مشاور راه اندازی کسب و کار میباشد.  مدیر عامل شرکت نانو سان البرز است. در بخش حقوقی محقق در شرکت نانو سان البرز است. در بخش حقیقی کار بر روی کارآفرینی و برندینگ فرش و صنایع دستی فعال هستند.

در بحث کارآفرینی در ایران همیشه دغدغه ها زیاد است و معمولا کارآفرینان همیشه درگیر هستند. آیا تفاوتی بین کارآفرین خانم و آقا چه در ایران چه در خارج به نظر شما وجود دارد؟

تعریف کارآفرینی خیلی مشخص است و جنسیت نمی تواند در این موضوع خیلی مهم باشد. مهم این است که ما بتوانیم ایده ای که در ذهن خودمان داریم به تصویر بکشیم و آن را تا مرحله تجاری سازی پیش ببریم. حالا این میتواند یک خانم انجام دهد یا یک آقا انجام دهد.

 

آیتم مثبتی وجود دارد یا نه؟

بعضی از مشاغل سنگین تر هستند و بعضی مشاغل نیاز به ظرافت بیشتری دارد. شاید به این شکل اگر به قضیه نگاه کنیم ببینیم خانم ها در کارهایی که به ظرافت بیشتری نیاز دارند موفق تر باشند. که این داستان هم بیشتر مواقع نقض میشود. یا برعکس ما خانمهای داریم که کارآفرین هستند و کارهای سنگین انجام میدهند. نمیشود بین آنها خط مرزی مشخص کرد. ولی در مورد مشاغل خانگی خانم ها راحت تر میتوانند انجام دهند چون محیط منزل برای آنها آشنا تر و فراهم تر است و راحت تر میتوانند موفق شوند.

 

در مورد فعالیتهای خودتان صحبت کنید و اینکه برای خانمهای مهاجر ایرانی در ترکیه چه فرصت هایی در بحث کارآفرینی وجود دارد؟

لازمه اول برای فعالیت ارتباط است. شاید بعضی از افراد به زبان مسلط نباشند گرفتن ارتباط برای این افراد خیلی سخت است. وقتی شما آنچه را تولید کرده اید یا خدماتی که ارائه می دهید نتوانید به دیگران بفهمانید که چه کارائی دارد قطعا نتیجه نمیگیرید. بنابراین اولین لازمه کار در یک کشور دیگر فراگیری زبان است. در مورد خود بحث کارآفرینی من فکر میکنم خانم هایی که در کشور دیگر بخصوص با فرزند هستند خیلی مهم است که ما بدانیم آیا میتوانیم کار کنیم یا نه. ما که نمیتوانیم فقط خانه داری و بچه داری کنیم حتی اگر همسر ما شاغل باشد. ما دوست داریم از امکاناتی که داریم استفاده کنیم و کسب درآمد داشته باشیم. اولین فاکتور که بسیار مهم است یادگیری زبان است.

بحث دوم این است که ما در هر کاری که میخواهیم انجام دهیم باید به صورت حرفه ای و تخصصی بلد باشیم. متاسفانه ما در ایران دوستانی که میخواهند کار فرش انجام دهند میروند یک کتاب میگیرند یا از اینترنت مطالب آموزشی ناقص میگیرند و ایرادات اصلی همیشه میماند. به نظر من اولین کاری که میکنید این که یک حرفه را انتخاب و برای انتخاب آن حرفه رباید دید که نیاز های آن جامعه ای که وارد آن شده اند چیست. و اولویت های آن جامعه برای تامین نیازها چیست. بعد خیلی راحت میتوان روی آن برنامه ریزی کرد که ما چه تخصصی باید ببینیم و چه آموزشی نیاز داریم. بعد از این میرسیم به ابتدای کار چرا که این که ما کار بلد باشیم یک طرف کار است و اینکه ما بتوانیم به صورت انبوه آن را تولید کنیم با قیمت مناسب به عرضه برسانیم با توجه به اینکه قیمت تمام شده آن به گونه ای باشد که برای ما سود دهی داشته باشد یک هنر است که باید آموزش دید.

اگر بخواهیم حوزه های خاصی را نام ببریم چه حوزه هایی برای خانم های مهاجر وجود دارد آیا فرصت هایی که در ایران است میتوان به آنها کمک کرد؟

آنچه در دانشگاه به صورت آکادمیک فرا گرفته ایم برای ما آن مدرک گرائی که وجود داشته باعث شده اگر من رشته مهندسی خوانده ام در کشور دیگر انتظار دارم حتما در تخصص خودم فعالیت کنم در حالی که شاید آن کشور اصلا اولویت آن این تخصص من نباشد. البته من در اقوام ترک زبان یک فاکتور مثبت دیده ام این است که سریعا خودشان با شرایط وفق میدهند. ما بزرگترین مسئله ای که داریم غرور است. این فقط در کشور ما است که اگر با یک مدرک در کار دیگر مثلا فروشندگی فعالیت کنیم میگویند در شان تو نیست. و روی وجهه اجتماعی شخص تاثیر میگذارد. ولی در کشورهای دیگر هرگز این حالت وجود ندارد. و حتی اگر وجود داشته باشد ما برای تامین نیازهای خود از صفر شروع میکنیم.

ما در منطقه گلاب دره تهران یک فعالیت با بانون خود سرپرست و بد سرپرست شروع کردیم  ما به آنها آموزش دادیم که آنها توانمند کنیم و بعد از آن مواد اولیه در اختیار آنها قرار دادیم که آنها تولید کنند بعد برای آنها سفارش میگرفتیم و با توجه به سفارشها تولید انجام میشد و دستمزد خود را دریافت میکردند. شهرداری وقتی از این موضوع اطلاع پیدا کرد خیلی دوست داشت همکاری کند که اتفاق مثبتری انجام بگیرد. و یکسری نمایشگاه به صورت رایگان در اختیار ما قرار دادند تا فروش بهتری داشته باشیم.

شرایط خانم های خودسرپرست و بد سرپرست خیلی سخت و متفاوت است. به طور مثال خانمی که همسرش فوت کرده است یا خانواده خودش یا خانواده همسرش به او اجازه نمیدهند خارج از منزل کار کند. به او اجازه میدهند در خانه کار کند ولی فعالیت بیرون از خانه اجازه ندارد. ما زمانی به این نتیجه رسیده بودیم که مقدار زیادی تولیدات داشتیم و کار نمایشگاه شروع شده بود ولی ما فروشنده نداشتیم. من به عنوان مدیر عامل شرکت به عنوان فروشنده رفتم و برای آنها فروش را انجام دادم. ما باید این غرور بی جا را کنار بگذاریم و ببینیم هر جامعه ای به چه چیزی نیاز دارد و بعد از آن تخصص آن را فرا بگیریم و از آن استفاده کنیم.

 

در استانبول هم در هر محله روزهایی از هفته بازار وجود دارد. که با رفتن به شهرداری آن محله با رایزنی در آنجا میتوان غرفه گرفت. من از کشورهای مختلف در آنجا دیده ام که محصولات خود را میفروشند و استقبال خوبی هم از آن میشود. چون محصولات خوب با قیمت مناسب وجود دارد و شلوغ هم میشود همچنین فرصتی هم در ترکیه موجود است.

 

در مورد مجموعه شما و تشکلی که دارید آیا خدمات و کمک خاصی میتوانید به خانمهای که مهاجرت کرده اند و میخواهند کسب و کاری راه اندازی کنند چه کمک فکری چه مشاوره ای و عملیاتی شما دارید؟

ما حدود یکسال و نیم پیش مرکزی به نام دست آفرین در منطقه یک تهران با مکانی که شهرداری در اختیار ما قرار داد برای فعالیت و یک فروشگاه برای عرضه خدمات و تولیدات بانوان که یکسال فعالیت کردیم و با آمدن کورنا مجبور شدیم 250 خانم خودسرپرست که آموزش داده بودیم و میتوانستند کار انجام دهند کاری انجام دهیم. ما وارد بحث تولیدات مربوط به کورنا و ماسک شدیم. واین محصولات توسط شهرداری و فرمانداری و نیروی مسلح به فروش رفت. بخشی هم ما در فراهم کردن مواد اولیه برای تولید کمک کردیم و در این چند ماه برای این دوستان سفارش گرفته ایم.

در این زمان کوتاه ما از ترکیه و عراق هم سفارش داشته ایم ولی به دلیل اینکه قوانین کشور اجازه صادرات نمی داد. بعد از اینکه تب و تاب تامین مواد مربوط به کورنا ریزش کرد ما باید فکر جدیدی میکردیم. در حال حاضر ما یک مرکزی با شهرداری تهران با مشارکت منطقه یک تهران با عنوان پشتیبانی مشاغل خرد و خانگی است. رسالت ما این است که به شکل فیزیکی و هم مجازی این دوستان را آموزش بدهیم و در رشته ای که مورد علاقه خودشان است و آیا این ایده ای که دارند را می توانند پیاده سازی کنند در حال حاضر زمان مناسبی برای آن است یا نه علاوه بر آن ما کمک میکنیم که ایشان بتوانند در دنیای مجازی برای خودشان صفحه ای داشته باشند چطور تبلیغ کنند و چطور کار انجام دهند و چگونه مشتری جذب کنند.

همین کارها به همین صورت هم ما میتوانیم در ترکیه انجام دهیم. مشاغل خانگی نیاز به رسیدگی دارد و پایش شود بعد از آن سود دهی بالایی دارد. ما در واتس اپ و تلگرام هم گروهایی داریم همچنین در اینستاگرام ودر فکر یک وب سایت برای فروش اینترنتی محصولات برای دوستان هستیم. اگر دوستان و یا خود شما احساس کنید که دوستان در خارج از کشور به شکل دیگری با آنها فعالیت انجام شود یا گروه اختصاصی تری داشته باشند با همکاری شما میتوانیم آن را هم فعال کنیم.

 

علت افزایش قیمت ارز خیلی از افراد که از داخل ایران درآمد داشته اند با مشکل مواجه شدند واین کمکی میشود به آنها و اینکه فرصت خیلی خوبی است برای صادرات با توجه به افزایش ارز و اینکه هزینه های تولید ارزان است تولید کننده باید محصول خود را صادراتی تولید کند که بتواند از این فرصت استفاده کند.

در حال حاضر بحث صادرات شرایط آن فراهم است ولی متاسفانه ما در کشور خودمان خیلی امکان فروش نداریم وضعیت اقتصادی کشور ما توانایی خرید و اولویت خرید را از افراد تغییر داده و در کشور ما بیشتر بر روی مواد غذایی متمرکز است. ولی در بازار جهانی خیلی شرایط خوب است اگر دوستان همت کنند و مشتری های خوبی برای خودشان مد نظر بگیرند ما به عنوان تامین کننده و کنترل کننده در اینجا انجام میدهیم با بسته بندی مورد نظر آنها  و یا پیشنهادی ما می توانیم ارتباط برقرار کنیم و این افراد را با هم لینک کنیم و دوستان در آنجا کار فروش را انجام دهند.

 

با آمدن کورنا فروش اینترنتی در ترکیه افزایش پیدا کرد و ما خودمان هم در این موضوع کاری انجام میدهیم و از طریق شرکت خودمان در سایت های بزرگی مثل ترندیول قرار میدهیم برای فروش دوستان اگر محصولی داشته باشند میتوانند با ارسال آن به اینجا ما خودمان به اسم شرکت خودمان آن را در این سایت ها قرار دهیم و بفروش برسانیم.

بحث خروج مقداری سخت است. بخصوص برای مشاغل خانگی ما با شما ارتباط میگیریم و اگر محصولی مورد قبول بازار بود ما کمک میکنیم که این اتفاق برای دوستان انجام شود.

 

نکته پایانی: من فکر میکنم برای دوستان اینکه بگوییم از نظر علمی باید این کار را کرد یک مقدار سخت است. مگر اینکه رو در رو انجام شود. و من فکر میکنم که اگر ما از تجربیات دیگر دوستان و سوالاتی که با ما مطرح میکنند با دوستان صحبت کنیم نتیجه بهتری داشته باشیم. یک خانم در مشهد داشتیم که در زمینه هنری فعالیت داشتند ولی نتوانسته بود نقاشی های خود را بفروشد. تابلو های بسیار زیبایی هم داشت ولی موفق به فروش آن نشده بود. اولین سوالی که من از این دوست پرسیدم گفتم کار شما بسیار زیباست شما این کار را کجا عرضه کرده اید گفتند در نمایشگاهای وسایل سنتی من گفتم بزرگترین معضل همین است و باعث میشود ما نتیجه نگیریم.

مثل این است که من بخاری را در غرفه های شب عید عرضه کنم. یا یک انگشتر طلا در بدلیجاتی بیاورم برای فروش قطعا موفق نمیشوم. توصیه من به دوستان این است که اگر قرار است خودتان تولیداتی داشته باشید و برای فروش بگذارید نگاه کنید که فضا و زمان مناسب عرضه آن پیدا کنید و آن را انجام دهید. بحث دیگری که وجود دارد به خصوص در هنرمندان چون حساسترهم هستند میگویند من این تابلو را خلق کرده ام زیاد روی آن فکر کرده ام به کوچکترین جزئیات آن دقت کرده ام. بله حق با شما است همه میدانیم که هنرمندان به غیر از تعداد محدودی توانسته اند در زمان خودشان معروف شده باشند و درآمد زایی کرده باشند. ما باید تابلو را به دیوار بزنیم و 90% آدمها از زیبایی آن بهره میبرند ولی توانایی خرید آن را ندارند. پس باید منتظر بمانیم تا یک دوستدارپیدا شود که این تابلو با سلیقه او جور باشد و توان خرید آن را هم داشته باشد.

توصیه من به دوستان که کارهای هنری انجام میدهند این است که هنر را لقمه لقمه کنند. یکسری از افراد هستند که باید به آنها چیزی بدهید که کامل طبق علایق او باشد. ولی برای اینکه فروش روزانه هم داشته باشیم و بتوانیم یک درآمد ثابت داشته باشید نیاز دارید که یک سری محصولاتی را تعریف شده تر و با قیمت مناسبتر تهیه و به بازار عرضه کنید. در عین حال در قسمت اول باید بهترین کیفیت را به کار ببرید تا بتوانید آن اثر را جاودان کنید. ولی برای من که میخواهم یک تابلو در خانه داشته باشم حتما نیاز نیست از مارک معروفی استفاده کنم. ما میتوانیم با یک محصول ارزانتر همان نقاشی را بکشیم و قیمت تمام شده آن برای من پایین بیاید و خیلی راحت آن را بفروشم. اولین مسئله که خیلی مهم است این است که ما باید هنر را کاربردی کنیم. ما ایرانی ها خیلی هنر داریم اگر بتوانیم هنر را کاربردی کنیم، کارآفرین های بسیار موفق و پول داری میشویم.

خیلی ها میپرسند تفاوت بازاریابی در ایران و خارج از ایران برای فروش محصولات چگونه است؟ من فکر میکنم که خیلی تفاوت ندارد. فقط فاکتور های بزرگی وجود دارد و در حال حاضر با وضعیت فعلی ایران این است که دوستان بسیار دستشان باز است چون ایرانی ها الان محدود هستند به بازار ایران و توان خرید ایرانی در صورتی که در خارج از کشور در هر کشوری که فعالیت میکنند با رعایت قوانین آن کشور میتوانند به بازار جهانی دسترسی داشته باشند. و بازاریابی در خارج راحت تر است.

دیدگاهتان را بنویسید