گفتگوی آقای رضا حسنی مدیر ترکیه پرتال با جناب آقای حجت مرادخانی پژوهشگر صنایع خلاق با موضوع صادرات فرهنگ و هنر محصولات سنتی و صنایع دستی ویژه شب یلدا صورت گرفته است

میهمان برنامه:

آقای مرادخانی پژوهشگر در حوزه صنایع خلاق و مدرس دانشگاه میباشند. حوزه تخصصی آقای مراد خانی بیشتردر حوزه صنایع دستی و هنر های صنعتی است. مدرس در دانشکده هنر میباشد. به واسطه سفرهای مکرر تحقیق میدانی در مورد فرهنگ و داشته های کشور ،تالیفات و مقاله های زیادی نوشته است. در شبکه های رادیو سراسری در مورد میراث فرهنگی برنامه های متنوعی دارد. تحصیلات آکادمیک در رشته پژوهش هنر دارند.

 

با این همه تنوع و غنای فرهنگی هنری که ایران دارد چرا ما موفق نبوده ایم در زمینه صادرات و پرزنت این فرهنگ و هنر خودمان علت چیست؟

صحبت شما صحبت به جا و تحلیل شما به عنوان یک نقد به این حوزه وارد است اما دلایل مختلفی برای این موضوع وجود دارد. برخی از این دلایل شاید به صورت بین المللی است و برخی بر میگردد به نگاه منطقه ای که ما نسبت به این حوزه داریم. در حوزه فرهنگی تمرکز ما بیشتر بر صنایع سنتی و دستی است و در کشورهای دیگر اگر موزه ای  برویم بیشتر صنایع دستی و سنتی است. عمده این فرهنگ با صنایع دستی میشناسند. و این داستان در همه ادوار بوده است. متاسفانه ما با وجود مزیت رقابتی که برای حضور در عرصه بین المللی در حوزه هنرهای سنتی و صنایع دستی  داریم،  ولی نسبت به این ظرفیت روی آن کار نکرده ایم. این کار برمیگردد به کارهای ترویجی و فرهنگ سازی در قالب محتواهای مختلف در رسانه های گوناگون و با توجه به توسعه تکنولوژی که مدام فرمت های آن فرق میکند،کهدر فضای داخلی ما این خلا وجود دارد. در مواجه هر انسانی با جهان پیرامونش آموزش است. ما در کتاب های آموزش ابتدایی تا قبل ازدانشگاه هیج ردی از این موضوع نیست که بتوان یک نفر را با آن آشنا کرد. فضای رسانه ای  پرداخته اند ولی نسبت به ظرفیت کار نشده است. طبیعتا اگر بخواهیم نگاه به عرصه بین المللی در مقوله صادرات داشته باشیم در آنجا قضیه با پیچیدگی های بیشتری ظاهر میشود. نیاز به اولویت وتولید مستندات گوناگون، ایجاد برنامه های ترویجی،  برگزاری رویداد و نمایشگاهای تخصصی یا فستیوال های هنری اینها ظرفیت های جهان امروز است. این رویدادها ظرفیت های نهفته ای است که کشورهای مختلف برای معرفی داشته های خود تلاش میکنند و برگزار میکنند. ما نسبت به حوزه ی هنرهای سنتی و صنایع دستی به طور کل خیلی نگاه حمایت گرانه ای نداشته ایم. در بحث صنایع خلاق ما مزیت رقابتی اصلی که داریم در حوزه فرش دستباف، صنایع دستی و دیگر گرایش های هنر های سنتی است. شما در نظر بگیرید سرمایه گذاری ها و اعتبارات فراوانی که مثلا در صنعت اتومبیل در کشور خرج شده هیچ خروجی محسوسی که شما بتوانید در عرصه بین المللی و داخلی از آن یاد بکنید نبوده است. همین چند روز پیش مینیاتور ایران به عنوان یک میراث ملموس به ثبت یونسکو رسید. و تبدیل شد به یک میراث بشری. این یک پرونده بود که ترکیه و آذربایجان و ازبکستان و ترکمنستان هم مدعی بودند. یا در حوزه قالی کرمان و کاشان تکنیک و فن خلقشان به عنوان میراث بشری ثبت شده است. ما مزیت رقابتی برای حضور در بازارهای جهانی بی تردید در این حوزه داریم ،چرا که دانش فنی و تنوع آن و نیروی انسانی و مواد اولیه آن را داریم. ما میتوانیم با یک هزینه کم هم در حوزه اشتغال زایی هم ارز آوری موثر باشیم. کشورهای که در زمینه ی های تک فعال هستند باز در زمینه صنایع خلاق ورود کرده اند. باور کلی هم به این است که اینها خرج کردن یا هزینه کردن نیست بلکه سرمایه گذاری برای نسل های آینده است.

 

اگر ما بخواهیم از این ظرفیت و پتانسیلی که وجود دارد استفاده کنیم اگر دولت را کنار بگذاریم آیا سازمانهای غیر دولتی یا ان جی او ها و بنگاه های اقتصادی چه کار هایی میتوانند انجام دهند که با این ارز بالا چه راهکارهایی وجود دارد برای افرادی که در این حوزه هستند؟

شما پیشنهاد خاصی دارید برای افرادی که میخواهند وارد این حوزه شوند؟

در شرایط فعلی که نمیتواند وضعیت پایداری هم باشد به واسطه وضعیت سیاسی که وجود دارد یک مقداری بحث صادرات از ایران به خارج با چالش هایی روبه رو است. ولی با توجه به همسایه بودن ایران با ترکیه طبیعتا راهکارهای موثری برای آن وجود دارد. آنچه به ذهن من میرسد در این زمینه با توجه به این شرایط یک فرصت است. تیم های مختلفی هم در حال حاضر میشناسم که در ایران تولید میکنند و به صورت سفارشی و برای بازار های کشورهایی مثل اروپایی غربی و امریکا میبرند.  کسانیکه در حوزه صادرات  کار میکنند راهکار های روتین برای آن دارند. نکته ای که وجود دارد کسانیکه خودشان فعال و تولید کننده این عرصه هستند یک تخصص هنری دارند برای خلق یک اثر و آنچه خیلی میتواند راه گشا باشد جوین شدن با تیم های تخصصی حوزه صادرات است. برای معرفی همین حالا با وجود کرونا سوشال مدیاها میتواند خیلی موثر باشد. با وجود وب سایتها میتوان به راحتی نظر دیگران را جلب کرد. ما تولید کننده  های زیادی داریم ولی باید جوین شویم با کسانی که در حوزه صادرات کار میکنند. ما باید در تبلیغات  بیشتر کار کنیم. الان شرکت های بزرگ با شعبات زیاد هم به علت شیوع کرونا به سمت سوشال مدیا روی آورده اند. اگر دوستان در این حوزه ورود کنند گام مهم و ضروری است. و بدون این ممکن نیست و سخت است.

 

در حوزه هنر یک قسمت صنایع دستی است و قسمت دیگر تولید فیلم است که الان ترکیه به شدت روی آن کار میکند و مورد توجه قرار گرفته و از نظر صادرات با امریکا در حال رقابت است و در این فیلم ها فرهنگ و هنر خود را تبلیغ میکند

به نظر شما فیلم ها به عنوان یک محصول هنری فرهنگی در ترکیه چه چیزی باعث رشد آن شد که ما نتوانستیم انجام دهیم؟

به نظر من ترکیه به صورت خیلی موفقیت آمیزی روی برجسته کردن نشنال برند خود کار کرده است. برند ملی ترکیه الان یک برند پذیرفته شده است. این پذیرش با کارهایی که به کمک تولید مستند های گوناگون با شناخت سلیقه کشورهای هدف توانستند ناخوداگاه جمعی شهروندان را درگیر خود بکنند. الان در بحث صنعت فشن قدرت بلامنازع است. در این صنعت حرفها برای گفتن دارد. یک فرصت پایدار برای گردش اقتصادی و اشتغال ایجاد کرده است. فشن یک صنعت استراتژیک است در دنیا. وقتی یک کالا و خدمات نام ترکیه میگیرد یک حس خوشایند و مورد قبول ایجاد میشود.  این قضیه برای کوتاه مدت نبوده بلکه با برنامه های میان مدت و بلند مدتی که انجام شده است و با نگاه مسئله محور به سمت انتخاب درست رسانه رفته اند. این انتخاب درست باعث شده است در ذهن مخاطب تاثیر خودش را بگذارد. بحث گیم الان یکی از اهرم های فوق العاده مهم هم در جهت فرهنگ سازی هم برای درآمدزایی هم برای تاثیر بر ذهن مخاطب پایه در جوامع مختلف است. و پیام های فرهنگی و پیامهای اقتصادی می آید و بر ذهن و ناخودآگاه مخاطب قرار میگیرد و دست آوردهای اقتصادی گوناگونی ایجاد میشود. الان عصر تصویر است. تصویر بواسطه این که در قالب های مختلف از عکس تا ویدئو تا تصاویر گرافیکی و با توجه به اینکه ظرفیت بالای برای رمز پردازی دارد می تواند حجم زیادی از اطلاعات در یک شات به مخاطب ارائه دهد تا در ذهن او تاثیر را بگذارد و برود. سرمایه گذاری هایی که برای ترویج فرهنگ، مردم، صنعت و اصولا برند ملی خود کردند سبب شده است که نه تنها برای ما در ایران یک مقصد مورد اطمینان هست بلکه بر روی کشورهای توسعه یافته اروپا و امریکا تاثیر بگذارد و نمود بارز آن در قرار گیری ترکیه در 10 کشور اول گردشگری است. مجموعه این عوامل است که نشنال برند را محبوب میکند و طبیعتا گشایش های اقتصادی و گردشگری از دل آن در می آید. فقط ترکیه نیست که از این فرصت ها استفاده میکند. در کشورهای آسیای شرقی کارهای بزرگی انجام میشود. مثلا کشور ویتنام عملا با برنامه ریزی پایتخت تولید کفش در دنیا شده است. و تمام برند های مهم کفش تولید ویتنام است. یا تایلند در بحث سنگ های قیمتی ابر قدرت است. در حوزه سفال و سرامیک کنترل کیفی تولیداتشان سبب شده است که بازارهایشان شدیدا به سمت کشورهای توسعه یافته مثل امریکا و اروپا رفته است. یا بحرین در جنوب خلیج فارس که نصف جزیره قشم در ایران است ولی با سرمایه گذاری هایی که بر روی دیزاین کرده است دیزان در حوزه های مختلف و با آوردن اساتید برجسته از اروپا و امریکا صنایع خلاق خود را با تکیه بر محصولات دیزاین به حدی بالا برده که در آخرین گزارش کنفرانس تجارت و توسعه ملل متحد منتشر کرد حدود 548 میلیون دلار در این حوزه صادرات داشته است. که از پارتنر های صادراتی حدود 38 درصد توانسته بازار امریکا را جذب کند. مثلا کشور ترکیه یک آیتم دیگری که دارد در حوزه محصولات سمعی و بصری است. در حوزه صدا خیلی قوی کار میکنند.

 

در حال حاضر دنیا به شکل عجیبی با سرعت در حال پیشرفت است ولی ما این را در ایران نمیبینم به نظر من باید بنگاه های اقتصادی و همه افراد در حوزه خودشان باید یک کاری انجام دهند. گاهی ما خودمان خیلی حال و حوصله پیشرفت نداریم و راضی هستیم به شرایطی که وجود و زیاد به فکر اینکه در فضایی بین المللی وارد شویم نیستم؟

همین طور است الان تحلیل گران حوزه ی اقتصاد دنیا بر این باور هستند که اساس اقتصاد در قرن 21  برسه تا محور اصلی است.  دانش، دسترسی به اطلاعات و خلاقیت است. خلاقیت یکی از سه رکن اصلی در حوزه اقتصادی است. حتی در آخرین اجلاس شورای جهانی اقتصاد در سوئیس برگزار شد آنجا در بیانه ی پایانی به طور رسمی از کشورها خواسته شد که در آموزش به کودکان و نوجوانان الگوی stem را به steam یعنی هنر را به آموزشهای و مهارتهای پایه و این کمک میکند به نوجوانان به واسطه کارهای هنری ذهن سیال تری داشته باشند و موثرتر بتوانند به رویا های خود فکر کنند. و موثرتر بتوانند به ایده ها و ذهنیتشان فکر کنند و برای تحقق آن تلاش کنند. از طرف دیگر هنر سبب میشود که ذهن به واسطه انعطاف، تاب آوری بالاتری داشته باشد و ظرفیت پذیرش بیشتری پیدا کند. و بر همین اساس شما دقت بکنید به مولتی میلیاردرهای بزرگ جهان که از طریق تکنولوزی به موفقیت های بزرگ رسیدند مثل مارک زاکربرگ اینها اوج محبوبیت و ثروتشان در سن 22 تا 24 سالگی بوده است. اینها بی سبب شکل نمیگیرد. ما در ایران باید از رهگذرآموزش قدمهایی برداریم و از طرف دیگر به واسطه شبکه های مجازی و فضای وب مرور بکنیم تجربیات بین المللی. این آشنایی سبب میشود که ما ببینیم و مقایسه کنیم و طبیعتا در عرصه ی مثل صنایع دستی تاکید میکنم ما هنوز با تمام مشکلاتی که داریم نسبت به دیگر حوزه ها که در داخل سرمایه گذاری میشود ما شدیدا مزیت رقابتی داریم. چون هیچ حوزه ای به اندازه این عرصه ارزش افزوده ندارد.

 

در مورد مصادره نمادها و المان ها و چهره های فرهنگی و تاریخی و صنایع دستی فکر میکنید برای این قضیه کاری میتوان کرد یا نه؟

وقتی ما خودمان کاری نمیکنیم طبیعتا دیگران به واسطه اشتراکات تاریخی، فرهنگی از این بهره برداری میکنند. یونسکو در کنوانسیون 2003 که در این سال مصوب و ابلاغ شد در مورد میراث نا ملموس که در 4 فصل ابلاغ شد. بحث حفظ، پاس داشت، و احیاء زبان های بومی، فرهنگ و آئین های سنتی و هنرهای سنتی و این موضوعاتی از این دست که سر این قضیه در ثبت های جهانی هم دیگه محدودیتی که ثبت ملموس دارد که شما یک مسجد در جغرافیای خود کشور باشد ثبت کنید با کسی نمیتوانی شریک شوید و کسی نمی تواند ادعایی بکند. ولی در میراث ناملموس مثل چهره های فرهنگی یا آیئن ها و بواسطه اینکه اینها در عرصه فرهنگ نمیتوانیم یک مرز مشخصی داشته باشیم الان در نظر بگیرید مولانا به عنوان یک شاعر بزرگ جهانی و شاعر ایرانی آرامگاهش در ترکیه است. از ظرفیت این ارامگاه کسی استفاده میکند که برای آن برنامه ریزی کرده باشد. ما برای مولانا چکار کردیم فقط یک سری هنرمندان آواز خواندن و از شعر های مولانا استفاده کردند. یا بحث نظامی که آذربایجان روی آن بحث دارد. در دنیای امروز این چنین مفاهیمی به مالکیت کسی در نمی آید بلکه اینها میراث مشترک است. به خصوص در حوزه اکو که اشتراکات بسیار زیادی با هم دارند. مثلا عید نوروز که در کشورهایی زیادی وجود دارد. این که ما کاری نمیکنیم دلیل نمیشود که دیگران از این کار منع بکنیم. الان در پرونده مینیاتور 5 کشور حضور داشتند و ثبت کردند حال ما باید ببینیم در آینده کدام یک فستیوال منیاتور برگزار میکند و هزاران نفر را به کشورش میکشاند.

 

نکته پایانی: ما در آستانه یلدا هستیم. ریشه یلدا برمیگردد به تولد مهر یا میترا که از آئین مهرپرستی که قدمت بسیار زیادی در حوزه ایران و فرهنگ ایرانی دارد. و در حال حاضر در کشورهای ترکیه، آذربایجان، افغانستان، پاکستان، کشمیر هند هست. ولی این به زمان پیش از آئین زرتشت است ولی در دوران متاخرتر در حوزه ی امپراطوری روم یکی از آئین های غالب تا قبل از مسیحیت در آنجا بوده است. مثلا شهر پالمیرا که در واقع در سوریه فعلی هست و به ثبت جهانی رسیده است بسیاری از نماد های مهر و میترا در آنجا است. اینکه روز تولد مسیح برابر میشود با مهر یک تاثیری است که این آئین مهر پرستی بر دین مسیحیت گذاشته است. جشن یلدا و آئین یلدا و بسیاری از مناسک میتواند یک فرصت راهبردی باشد که محصول فرهنگی از آن تولید شود. رویداد تعریف شود که گردشگری به حرکت درآید. و این یک فرصت شود برای کل منطقه اکو که فرصت های برای نوآوری باشد. بسیار قابلیت های هیجانی دارد. بسیار سمبلیک است که برای هر بیننده و گردشگری در شرق آسیا و غرب جذاب باشد و یلدا شاید محدود به جغرافیای خودمان نباشد بخصوص تاثیراتی که بر فرهنگ اروپای و آئین مهرپرستی داشته است. بخصوص که ذات شب یلدا تعاملی است. و همه دور هم جمع میشوند. چند سال پیش یونسکو شعارش را به علت افزایش افسردگی گذاشته بود با من حرف بزن افسردگی در کمین است. در یلدا تحکیم مراودات انسانی میشود و بسیار داشته های هیجان انگیزی هستند و قابلیت های فراوانی برای معرفی و تبدیل کردن آنها به محصول و خدمات ارز آوری کرد. با توجه به امکانی که در فضای سوشال نتورک مهیا است انحصار را از مجموعه های رسمی گرفته است. اخیرا من روی تکنولوژی بلاک چین مطالعه میکردم که عملا تعاملات اجتماعی جمعی ما را رشد خواهد داد و فکر کنم با تحقق آن در سالهای آینده دیگر هیچ نگاه تمرکز زدایی نتواند به انحصار در آید.

دیدگاهتان را بنویسید