گفتگوی آقای حسنی مدیر ترکیه پرتال با جناب آقای حامد جیرودی از کارشناسان ورزشی با موضوع عملکرد درحوزه مدیریتی و دلایل نائب قهرمانی تیم پرسپولیس برگذار شده است.

در مورد نائب قهرمانی تیم پرسپولیس در مسابقات آسیایی با توجه به اینکه هواداران این تیم انتظار داشتند بعد از سالها قهرمان شوند ولی میسر نشد علت چه بود؟

تیم پرسپولیس در رقابت های لیگ قهرمانی آسیا در سال 2020 توانست به فینال راه پیدا کند و هواداران این تیم امیدوار بودند که بتوانند عنوان قهرمانی را بدست آورند اما به دلایل مختلفی این اتفاق نیفتاد و پرسپولیس دوباره عنوان نائب قهرمانی آسیا را کسب کرد. پرسپولیس تیمی است که در 4 دوره گذشته با توجه به عنوان های که بدست آورده است پر افتخارترین تیم فوتبال ایران در چند سال اخیر بوده است. و خیلی ها امیدوار بودند این فصل با هدایت آقای گل محمدی بتواند قهرمانی آسیا را بدست آورد اما باز هم به نظر میرسد عوامل مختلف باعث شد که نتواند به این عنوان دست یابد. اگر بخواهیم از عوامل فنی به این موضوع اشاره کنیم پرسپولیس در بازی فینال چند بازیکن خود به دلیل محرومیت در اختیار نداشت از جمله عیسی آل کثیر بهترین گل زن تیم در مرحله قبلی مسابقات که توسط کنفدراسیون فوتبال آسیا با محرومیت 6 ماهه مواجه شد و نتوانست تیم را در فینال همراهی کند. به غیر از آن وحید امیری و احسان پهلوان هم در بازی با النصر عربستان کارت قرمز گرفتند و فینال را از دست دادند. از مرحله قبل تا بازی فینال اتفاقاتی دیگری افتاد و پرسپولیس 2 تا دیگر از بازیکنانش از دست داد. یکی آقای شجاع خلیل زاده که مدافع تیم بود که الریان قطر رفت و یکی محمد نادری مدافع تیم که به تیم رقیب استقلال رفت. بعد از بازی فینال هم پرسپولیس بشار حسن را از دست داد که کلا آقای گل محمدی از این اتفاقات بسیار ناراحت شد و در بازگشت به تهران این موضوع اشاره داشتند که از دست دادن ستاره های مختلفی که در تیمشان داشتند باعث شد پرسپولیس نتواند عنوان قهرمانی دست پیدا کند. اما چه عواملی باعث شد که پرسپولیس این بازکنان و ستاره های خود را از دست بدهد به ضم آقای گل محمدی و خیلی از هواداران تیم و کارشناسان عدم مدیریت صحیح در این باشگاه بود که باعث شد این اتفاق بیافتد. پرسپولیس در چند سال اخیر مدیران زیادی تغییر داده است که آخرین آن حدود یکماه پیش با رفتن آقای رسول پناه از پست سرپرستی مدیر عاملی باشگاه اتفاق افتاد و در حال حاضر آقای جعفر سمیعی که قبلا مدیر حراست وزارت ورزش و جوانان بوده است الان سمت مدیر عاملی باشگاه بر عهده دارند. در زمانی که آقای رسول پناه مدیریت باشگاه بر عهده داشت این اتفاق ها افتاد و فکر میکنم این گلایه ها یی که آقای گل محمدی دارند بیشتر مربوط به آن دوره است. و جالب است همچنان آقای رسول پناه عضو هیات مدیره و رئیس هیات مدیره این باشگاه است.

 

دلیل این همه تغییر مدیریت که باعث میشود در تیم تاثیر بگذارد و اهدافی که یک سرمربی دارد کلا از بین برود آیا در ساختار تعریف شده ای است که وجود دارد یا نه یک مقدار موقتی است و نگاه های کوتاه مدتی هست که وجود دارد؟

قطعا این تغییر مدیریت ها در عدم نتیجه گیری تیم ها به خصوص در فوتبال ایران برای تیم های پر طرفداری مثل استقلال و پرسپولیس خیلی تاثیر گذار است. این دو تیم، تیم های دولتی هستند که هنوز به بخش خصوصی منتقل نشده اند و با توجه به اینکه تلاشهای زیادی شده که به بخش خصوصی راه پیدا کنند و سهام این دو باشگاه انتقال پیدا کند هنوز اتفاق نیافتاده است. اگر چه دولت اعلان کرده است که این اتفاق در آینده نزدیک انجام میشود ولی هنوز به صورت رسمی اتفاق نیفتاده است. و برای همین وقتی مدیری نتیجه نمیگیرد وزارت ورزش چند وقت بعد یک مدیر دیگر جایگزین میکند. این تغییر مدیریت ها باعث میشود مدیر جدید که بیایید سرمربی را عوض کند یا اینکه سرمربی نتواند نتیجه بگیرد و باعث شود از کار کنار گذاشته شود، و بازیکنان مورد نظرش نمیتواند جذب کند و بودجه کافی در اختیار ندارند. زمین استاندارد ندارند و تمام این عوامل دست به دست هم میدهد که یک تیم نتیجه نگیرد. و کلا این موضوع باعث شده فوتبال ایران در سالهای گذشته نتواند عنوان خاصی در فوتبال آسیا بدست بیاورد. آخرین قهرمانی که یک تیم باشگاهی در آسیا از ایران بدست آورده باشد تیم پاس بوده که در سال 1992 بوده که 27 سال از آن تاریخ میگذرد. هیچ تیمی از ایران در فرمت جدید لیگ قهرمانان آسیا نتوانسته عنوان قهرمانی بدست بیاورد. استقلال با اینکه یکی از پر افتخارترین تیم های فوتبال آسیا بشمار میرود آخرین قهرمانیش سال 1990 بوده است که 30 سال از آن زمان میگذرد. سپاهان و ذوب آهن دو بار در فینال حضور پیدا کردند مانند پرسپولیس ولی نتوانستن قهرمان آسیا شوند. تیم ملی کشورمان تا الان چند بار تا آستانه قهرمانی جام ملت های آسیا رفته است ولی نتوانسته قهرمان شود. در نهایت چند عنوان سومی بدست آورده است. حتی با مربی گری کارلوس کیروش که از مربیان بزرگ فوتبال جهان بود تنها تا مرحله نیمه نهایی توانست  حضور پیدا کند. در سال 2019 جام ملت ها در امارات برگذار شد تیم ملی بازی های خوبی ارائه داد ولی در نهایت در مرحله نیمه نهایی در مقابل ژاپن شکست خورد و نتوانست به فینال راه پیدا کند. و این ناکامی ها بنظر میرسد که همچنان ادامه دارد.

 

اگر بخواهیم ابتدا یک صحبت درباره فوتبال ایران و ترکیه داشته باشم باید به یک پیشینه 100 ساله نگاه کنیم فوتبال ایران و ترکیه نزدیک به صد سال و شاید هم بیشتر باشد که با هم در ارتباط هستند. اولین بازیکن ایرانی که در فوتبال ترکیه حضور پیدا کرد آقای مرحوم حسین صدقیانی بود که در سال 1920 به فنرباغچه پیوست یعنی 100 سال پیش ایشان بهمراه خانواده از کودکی چون پدرش تاجر بود در زمان مظفرالدین شاه به استانبول مهاجرت کردند و در آنجا زندگی میکردند. آقای صدقیانی که اولین سرمربی تاریخ فوتبال ملی ایران بشمار میرود ایشان فوتبال خود را از ترکیه شروع کردند. سه سال در آن باشگاه بودند و از سال 1920 تا 1923 و بعد هم یک دوره دیگری در دوران فوتبال خودشان در سال 1933 تا 1934 در باشگاه معروف و پر طرفدار فنرباغچه فوتبال بازی کردند. تیم ملی فوتبال ایران حدود 100 سال است که با همدیگر سابقه بازی دارند. اولین بازی تیم های ملی فوتبال ایران و ترکیه سال 1326 انجام شد که با نتیجه 4 به 1 به سود ترکیه شد. ایران و ترکیه 7 بار باهم بازی کردند که 5 بار تیم ترکیه برنده شده است و 2 بازی مساوی شده است. در سال 1397 آخرین بازی که بین ایران و ترکیه انجام شد قبل از جام جهانی 2018 که تیم ملی ایران در ترکیه بازی کرد و 2 به یک به آن باخت. در مجموع اگر بخواهیم یک نگاهی به ترکیه داشته باشیم فکر میکنم ترکیه تیمی است که فوتبالش شبیه فوتبال ایران است. درست است ترکیه در حال حاضر سالها است که به فوتبال اروپا پیوسته ولی قبلا یک تیمی بود چون که به آسیا نزدیک بود یک تیم اوراسیایی محسوب میشد. با تیم های آسیایی خیلی شبیه هستند به خصوص غرب آسیا. ترکیه از اواخر دهه 80 میلادی به بعد کم کم رشد خوبی را آغاز کرد. از زمانی که در سال 1984 آقای یوپ دروال سرمربی فقید تیم ملی فوتبال آلمان به ترکیه آمد و هدایت تیم گالاتاسرای بر عهده گرفتند. در آنجا مربیگری کردند و دستیار او هم آقای دنیزلی بود. آقای دنیزلی در آن تیم دستیار آقای دروال بودند و بعد از آن به هدایت تیم ملی ترکیه رسیدند و موفقیت های زیادی کسب کردند. در آن تیم آقای ناطر صادقی  که بعد ها مترجم و دستیار دنیزلی در تیم پرسپولیس شد در تیم گالاتاسرای بازی میکرد. از لحاظ فنی میشود گفت که فوتبال آلمان تاثیر زیادی بر روی فوتبال ترکیه گذاشته است. ترکیه سالهای بعد در دهه 90 میلادی توانست بازیکنهای بازنشسته اروپایی که سالهای پایانی بازیشان بود جذب لیگ ترکیه کند و به موفقیت های خوبی دست پیدا کند. در سال 1999 وقتی تیم گالاتاسرای قهرمان جام یوفا شد با مربی گری آقای فاتح تریم زمان آغاز موفقیت های فوتبال ترکیه بود که آقای تریم بعد از آن به تیم فیورنتینا در ایتالیا پیوستن و بعد از آن سرمربی تیم میلان ایتالیا شد. مربیان ترکیه ای خیلی خودشان را در سطح جهانی مطرح کردند. آقای فاتح تریم یکی از بهترین مربی هایی بود که در این تیم نقش داشت وبعد از آن آقای دنیزلی آمد. دنیزلی هم خیلی موفق بود که بعد از حضور در فوتبال ترکیه به فوتبال ایران آمدند و هدایت تیم پاس را بر عهده داشتند. زمانی که به پرسپولیس آمدند این تیم خیلی موفقیت داشتند. از لحاظ کسب جام نبود ولی کلا فوتبال تهاجمی و روبه جلو که در زمان دنیزلی پرسپولیس داشت فوتبالی بود که خیلی مورد توجه هواداران قرار گرفت، و هنوز هم از آن دوران بسیار یاد میشود که هواداران پرسپولیس میگویند کاش دوباره یک تیمی شبیه تیم دوران آقای دنیزلی داشته باشیم که بتواند فوتبال روبه جلو و تهاجمی ارائه بدهد.

 

دربی معروفی که 3 به 2 شد در زمان دنیزلی بود؟

بله آن بازی معروف پرسپولیس و استقلال که با نتیجه 3 به 2 به سود پرسپولیس شد در دوره دومی بود که  دنیزلی سرمربی پرسپولیس بود. خیلی نتیجه درخشانی داشت. آقای دنیزلی آخرین تیمی که هدایت آن بر عهده داشت تیم فوتبال تراکتور بود که در فصل قبل در لیگ برتر ایران بودند و در ابتدا نتایج خوبی گرفتند اما به دلایلی که خودشان داشتند و زیاد هم دوست نداشتند راجع به آن صحبت کنند از تراکتور جدا شدند الان هم به عنوان یکی از برترین مفسران فوتبال در شبکه های ترکیه مشغول میباشند. اگر بخواهیم در مورد تیم ملی  ترکیه صحبت کنیم ترکیه بعد از آن نتایج درخشانی که در سال 2002 در جام جهانی گرفت و به عنوان سوم جهان دست پیدا کرد خیلی توجه همه را به سمت خودش جلب کرد و همه فکر کردند که الان یک تیم خوبی دوباره ظهور کرده که میتواند به موفقیت های خوبی دست پیدا کند. تیم ترکیه در مسابقات یورو 2008 توانست تا مرحله نیمه نهایی لیگ ملت های اروپا پیش برود و موفقیت های دیگری هم بدست بیارد ولی با این حال من نمیدانم چرا تیم ترکیه از آن سالها درخشان خود حدود یک دهه یا بیشتر فاصله گرفته است. تیم ترکیه تیمی بود که بنظر میرسید با بازیکن های خوبی که دارد باز هم بتواند درخشش خوبی داشته باشد. اما در این مسابقات لیگ ملت های اروپای اخیر که سال 2020 برگذار شد در لیگ B گروه C نتوانست درخشش داشته باشد و در رقابت با تیمهایی مثل مجارستان و روسیه و صربستان در رده آخرقرار گرفت و با یک برد سه مساوی و دو باخت ششم شد. آقای شنول گونش الان سرمربیگری تیم ترکیه بر عهده دارد از سال 2019 باید دید که میتواند موفقیت هایی که در دوره قبلی هدایت خودشان در ترکیه بدست آورد و تیم را به مقام سوم جام جهانی رساندند و بعد از آن در جام کنفدراسیون ها سوم شدند بتواند برساند به آن دوران اوج یانه. البته ترکیه الان بازیکن های خیلی خوبی دارد. 16 بازیکن تیم ملی ترکیه در تیم های مختلف  اروپایی بازی میکنند و اگر بخواهیم به بازیکنن این تیم اشاره داشته باشیم میتوان گفت آقای چالهان اوغلو در تیم میلان بازی میکند و بازیکن های دیگری هم دارد که میتواند با آنها درخشش داشته باشد منتهی باید دید که سرمربی چگونه از آنها استفاده میکند. و باز هم ترکیه میتواند روزهای درخشان خود را تکرار کند یانه.

 

با اینکه ایران و ترکیه نزدیک هستند ولی خیلی از نظر تعاملات فوتبالی در سطح بالایی نیستند فقط 7 مسابقه داشته اند وتعداد بازیکن های که هم از ایران آمده اند در ترکیه بخصوص کسانیکه در چند وقت اخیر آمده اند خیلی مثل کشورهای اروپایی موفق نبودند دلیل آن چیست؟ مجید حسینی در ترابزن و امیری و طارمی هم آمدند ولی خیلی خوب ظاهر نشدند. مثلا طارمی خیلی در پورتو خوب کار میکند.

مشکل چیست که ایرانی هایی که به اینجا می آیند خیلی موفق نمیشوند و به آنها بازی نمیرسد؟

در مورد بازیکنان بعد از صدقیانی که گفتم بازیکن های مختلف ایرانی زیادی به ترکیه آمدند. حامد کاویان پور، رضا شاهرودی، محمد خاکپور، محمد مومنی، سهراب بختیاری زاده بوده است و در سالهای اخیر هم سجاد شهباززاده در تیم آلانیا اسپور، پیام صادقیان در تیم عثمانلی اسپور بازی کردند. در سالهای اخیر بازیکن های دیگری هم داشتیم مثل الهیار صیادمنش به فنرباغچه آمد و قرارداد 5 ساله بست اما فرصت زیادی به او داده نشد بعد از دو بازی به تیم استانبول اسپور ترکیه رفت در آنجا هم زیاد نماند و به اکراین رفت. در مورد بازیکن های ایرانی نکته ای که من احساس میکنم این که بازیکن های ایرانی احساسی هستند. وحید امیری وقتی به فوتبال  ترکیه آمد نتوانست دوری از خانواده را تاب بیاورد و خیلی سریع تصمیم گرفت بعد از یک فصل بازی در ترابزون به ایرن برگردد. اما این موضوع در مورد مجید حسینی صدق نمکند او سومین فصل حضورش در ترابزون اسپور است ولی با یک اتفاقات عجیب و غریب مواجه شده در آنجا. در فصل اول در این تیم 25 بازی انجام داد و 4 بازی هم در جام حذفی انجام داد. فصل دومش 16 بازی در لیگ انجام داد و 4 بازی در جام حذفی انجام داد. در دو فصل جزء بازیکن های اصلی تیم بود. در پایان فصل خبر رسید که از تیم های مختلف و بزرگ فوتبال اروپا پیشنهاد بازی دارد و باشگاهای زیادی به ترابزون پیشنهاد دادند که این بازیکن ایرانی را جذب کنند اما بعد از آن تاریخ فکر کنم هم باشگاه هم خود بازیکن دچار اختلاف شدند بر سر تمدید قرارداد. باشگاه ترابزن میخواست قرارداد حسینی را تمدید کند که بعد با قیمت بیشتر این بازیکن را بفروشد ولی حسینی قبول نکرده است. واین دلیل باعث شده است که حسینی از یک بازیکن ثابت در این تیم به یک بازیکن سکو نشین تبدیل شود در 14 بازی اخیر این تیم حسینی فقط 2 بازی انجام داده است و در مجموع 4 دقیقه بوده. خیلی عجیب است بازیکن ملی پوش تیم ایران که در ترکیب تیم بوده و در جام جهانی حضور داشته است دلیل فنی نمیتواند داشته باشد برای بازی نکردن بیشتر بر سر اختلافی است که بازیکن و تیم با هم بر سر تمدید قرار داشتند. در مجموع فکر میکنم بازیکن های ایرانی توانایی و استعداد حضور در ترکیه را دارند. تیم های مطرح ترکیه ای میتوانند بازی کنند و بدرخشند. از لحاظ خصوصیات قومیتی و فرهنگ چون همسایه هستند ورفتارهای شبیه به همی دارند میتوانند بازی کنند ولی نمی دانم چرا در چند وقت اخیر نتوانستن موفق شوند.

 

در روسیه سردار آزمون واقعا خیلی خوب کار میکند در کشور های دیگر هم همینطور ولی اینکه ترکیه از نظر فرهنگی و جغرافیایی نزدیک است و بحثی که شما فرمودید از نظری مسافت ترکیه شرایط بهتری داشته باشد و نزدیکتر است ولی عملا اتفاقی نمی افتد از نظر زیر ساخت باشگاهی فکر میکنید که بازیکن هایی که آمده اند خیلی سطح باشگاه های ترکیه با اینکه ترکیه از نظر جمعیت و روند توسعه کشوری جزء کشورهای در حال توسعه است شاید زمانی با ترکیه در یک رده بودند ولی الان ما میبینیم که خیلی از نظر باشگاهی خیلی تفاوت است قضیه تا چه حد درست است و

فکر میکنید چکار باید کرد که باشگاه های ما به این باشگاه ها برسد؟

به نکته خیلی خوبی اشاره کردید. فوتبال ایران و ترکیه شباهتهای زیادی دارند. اما تفاوت اصلی تیم های ترکیه ای را و تیم های ایرانی در ساختار دارند.  از لحاظ سخت افزاری خیلی اختلاف فاحشی بین تیم های باشگاهی ایران و ترکیه وجود دارد. من یک تحقیقی که قبلا شنیده بودم و فکر میکنم درست باشد این که در سال های یعنی سه دهه پیش فوتبال ترکیه به این سمت رفت که باشگاه ها خصوصی بشوند. دولت ترکیه وام های کلانی به تیم ها داد که باعث شد تیم ها رشد پیدا بکنند. این وام ها بلند مدت بود برای پرداخت آن  باعث شد این تیم ها بتوانند به یک ثباتی دست پیدا بکنند. و آن وامها در بلند مدت پس بدهند. بعد از آن تیم های ترکیه ای از مدیران و اعضاء هیات مدیره از باشگاه خودشان استفاده کردند، افراد با تمکن مالی بودند. افرادی بودند که تاجر بودند و ثروت زیادی داشتند. این باشگاه ها با حضور آنها که پول خودشان را سرازیر میکردند در این باشگاه توانستند به موفقیت دست پیدا بکنند. اما در فوتبال ایران این اتفاق به ندرت افتاده و بیشتر باشگاهای ایران دولتی هستند و زیر نظر صنایع دولتی کار میکنند و تعداد کمی باشگاه خصوصی هستند مثل باشگاه تراکتور و نساجی که آنها هم مشکلات خاص خودشان دارند. چون تیم ها خصوصی نشده اند نتوانستند ساز و کار مناسب برای خودشان بدست آورند. همین الان باشگاه نساجی با پرسپولیس بازی داشت و بازی در ورزشگاه قدیمی قائم شهر برگذار شد. باشگاهی که در استان مازندران حضور دارد ولی ورزشگاه وطنی چمن مطلوبی ندارد و چمن آن مصنوعی است این چمن مصنوعی وقتی که باران شدید باشد مثل امروز باعث میشود شرایط آن نامطلوب باشد. این مسائل باعث میشود شرایط فنی تیم ها وکیفیت آن پایین بیایید و نتوانند چیزی که مربیان انتظار دارند ارائه کنند. اکثر تیم های ایرانی قبل از شروع فصل یا در اوایل فصل که باید کار بدنسازی انجام بدهند ترجیح میدهند در ترکیه اردو بزنند. چون در ترکیه زمین های مطلوبی برای بازی موجود است. در حالی که ما خودمان سرشار از منابع هستیم و میتوانیم زمین های بسیار خوبی داشته باشیم و اردوها در کشور خودمان برگذار کنیم. این مسایل ساختاری و سخت افزاری باعث میشود شرایط فنی هم کیفیت پایین داشته باشد و در نهایت به عدم قهرمانی تیم ملی و تیم باشگاهی منجر شود. ما الان در لیگ اروپا تیم باشاک شهیر ترکیه داشتیم که مسابقات گروه H قهرمانان اروپا در خانه خودش منچستر یونایتد را 2 به 1 شکست دهد. مهمترین دلیلی که درباره فوتبال ایران و ترکیه میتوانیم به آن اشاره کنیم شرایط سخت افزاری است. آنها امکانات مناسبی در اختیار باشگاه میگذارند و بازیکنانی را جذب میکنند که صاحب نام هستند و تجارب خود را به بازیکن دیگر انتقال میدهند و اینها باعث فاصله فوتبال ایران و ترکیه از لحاظ فنی شده است.

 

در ترکیه افرادی با تمکن مالی بالا اسپانسر میشوند آقای علی کوچ  (کوچ یکی از بزرگترین هولدینگ ها در ترکیه است و در اکثر حوزه ها کار میکند) فکر کنم به تیم بشیکتاش آمد و این در ایران آقای هدایتی و انصاری به تیم ها آمدند ولی حالت زیر ساختی نبود و فوتبالی نبود بیشتر فردی بود و مقطعی توانستند به تیم ها کمک کنند ولی به صورت کلی نتیجه جالبی نداشت. در صورتی که این قضیه در ترکیه کار میکنند و جواب میدهد. من فکر میکنم ترکیه وارد فوتبال حرفه ای شده چیزی که ما حرفه ای نیستیم. در اینجا در هر محله سه تا باشگاه گالاتاسرای، فنرباغچه، بشیکتاش مدارس فوتبال دارند و خیلی سازماندهی شده از سنین پایین جذب میکنند و آموزش میدهند این هم میتواند یکی از دلایل موفقیت ترکیه باشد.

بله تیم های باشگاهی ترکیه از اسپانسر های خوبی استفاده میکنند و این اسپانسر ها در فوتبال ایران کمتر وجود دارد. یکی از تفاوتهای اصلی که در فوتبال جهان و فوتبال ایران میتوان به آن اشاره کرد عدم اسپانسری تلوزیون است. تلوزیون در همه کشورهای دنیا بازی ها را میخرد و پول زیادی به باشگاه تزریق میکند. ولی در ایران این اتفاق رخ نداده خیلی بندرت تلوزیون مبلغ ناچیزی پرداخت کرده به باشگاه ها و الان هم که پولی پرداخت نمیکند بابت حق پخش بازی های لیگ برتر به باشگاه ها و اگر این پول پرداخت شود خیلی از مشکلات مالی که دارند بر طرف میشود. اسپانسرهایی در ترکیه است که می آیند کل بازی ها را میخرند و بعد از آن قسمتی از بازی ها و یا گل ها و لحظات حساس را به تلوزیون میفروشند.

نکته پایانی: فوتبال ورزشی است که باعث تحکیم دوستی ها است و باعث میشود کشورها بهم نزدیک شوند و ملت ها بهم نزدیک شود و مردم با هم دوستی بیشتری پیدا بکنند و با همدیگر ارتباط بهتری داشته باشند. فوتبال ایران و ترکیه هم فوتبال هایی هستند که خیلی میتوانند با هم ارتباط داشته باشند همانطور که گفتین 7 بازی در 100 سال اخیر خیلی  کم است و امیدوارم باز هم تیم های ایران و ترکیه با همدیگر بازی داشته باشند. باشگاهای معتبرما مثل استقلال و پرسپولیس و تراکتور بتوانند با تیم های مطرح ترک اردوی مشترک داشته باشند و بتوانند بازی های رفت و برگشت داشته باشند. این تعامل ها هم بسود ایران هم ترکیه باشد.

در ترکیه فوتبال ایران را با تراکتور میشناسند هر وقت اسم فوتبال ایران می آید تقریبا همه فوتبالی ها تراکتور را میشناسند و ما میتوانیم از این پتانسیل استفاده کنیم و کارای خوبی انجام شود. انشاالله که این تعاملات بیشتر انجام شود.

دیدگاهتان را بنویسید