مرد ترکی که همسر ایرانی اش را در ترکیه مورد ضرب و شتم قرار می‌داد دستگیر شد
شوهری که همسرش را در مقابل فرزندانش مورد ضرب و شتم قرار می‌داد، در آدانا دستگیر شد. زولکوف کوشکون پس از ضرب و شتم همسرش جلوی چشم فرزندانش که یک ایرانی به نام گلاویز امیر آبادی بود، در آدانا در دستگیر شد. امیر آبادی در ایران به دلیل حمایت از حقوق زنان محکوم به اعدام شده بود اما او به ترکیه فرار می‌کند. امیرآبادی ادعا کرده که همسرش پیش از این اتفاق ( کتک خوردن پیش چشم دخترش)، نیز او را اذیت و آزار داده است و همسرش او را با حفر کردن قبر در حیاط خانه‌یشان تهدید به مرگ کرده است.
در سال 2015 پس از آشنایی و ازدواج امیر آبادی با زولکوف او به آدانا آمد. نتیجه‌ی این ازدواج یک پسر است. البته خانم امیر آبادی از ازدواج قبلیش یک دختر نیز داشته است، این دختر شاهد کتک خوردن مادرش توسط کوشکون بوده است.
گلاویز امیرآبادی برای افطار در تاریخ 14 آوریل به خانه‌ی همسایه‌یشان که در منطقه آتاکنت یوریر زندگی می کند رفت. همسر او که تقریبا یک ماه به خانه نیامده بود به خانه‌ی همسایه شان می‌آید، گلاویز از او می‌پرسد که این یک ماه کجا بودی؟ همین حرف باعث می‌شود تا زولکوف کوشکون شروع به کتک زدن او کند. دختر خانم امیر آبادی از صحنه‌ی کتک خوردن مادرش با دوربین موبایل فیلم می‌گیرد.
دختر او ویدیوی کتک خوردن مادرش را در صفحات اجتماعی با کپشن: لطفا به ما کمک کنید، منتشر کرد. به گفته‌ی دختر خانم امیر آبادی، او و مادرش دو سال است که مورد آزار و اذیت جمسمی قرار می‌گیرند. در تصاویر مشاهده شد که همسر امیرآبادی او را برای چند دقیقه مورد اذیت و آزار قرار می‌دهد. او به سمت دوربین می‌گوید فیلم بگیر، فیلم بگیر، بعدش هم در را قفل می‌کند و می‌رود.
در این فیلم، كوشكون با ضربات و سیلی به همسرش حمله می‌کند و همسرش را روی زمین می کشاند و حالی که استخوانهای انگشت دست همسرش می‌شکند می‌گوید: حتی اگر تو را بكشم هم مجازات نمی‌شوم! فقط 4-5 ماه به زندان می‌روم
گلاویز امیرآبادی با بیان اینکه وی مدافع و فعال حقوق زنان در ایران بوده است،گفت که به دلیل کتاب هایی که منتشر کرده بود علیه او در ایران پرونده قضایی تشکیل شده و در نتیجه دادگاه در سال 2015 او را محکوم به اعدام کرده است. امیر آبادی بلافاصله از ایران فرار می‌کند و به ترکیه پناهنده می‌شود، او در ادامه‌ی صحبتش می‌گوید: در حقیقت ترکیه به ما کمک کرده است
در ادامه امیر آبادی می‌گوید پس از ازدواج با کوشکون دعواهای زیادی با یکدیگر داشتیم تا جایی که 11 ماه پیش، همسرش در حیاط برای او قبر کنده بوده و می خواسته او در قبر خاک کند. او در ادامه گفت: در این زمان دخترم با خانواده اش بود و سعی می‌کردند او را گول بزنند که به خانه برنگردد در آن زمان دخترم تلفن من را جواب نمی‌داد!
همسرم در آن زمان یک قبر کند و به من می‌گفت: من تو را اینجا زنده زنده خاک می‌کنم، بعدش سر من را به ستون ها زد و سعی کرد تا من را خاک کند. من به او گفتم: من در ایران محکوم به اعدامم از هیچ چیزی نمی ترسم، می خواهی بکشی، بکش!
بعد از این حرف یک لحظه ایستاد و گفت: تو از من چه می خواهی، به او جواب دادم: من از تو یک زندگی عادی می‌خواهم! بعد از این حرف من او دوباره شروع به زدن من کرد، حتی آنقدر مرا زد تا اینکه من در خون غلت می زدم!
وقتی خون را دید، دیگه من را نزد، بعد از مدتی آمد و گفت: بیا آشتی کنیم و من با او آشتی کردم، اما مدتی نگذشته بود که دوباره شروع به زدن من کرد.
دختر گلاویز امیرآبادی با توضیح اینکه روز حادثه برای افطار به دیدن همسایه رفته بودند و هنگامی که کوشکون حمله کرد، ترسیده و برادرش را به اتاق برده توضیح داد: ما برای افطار به خانه همسایه رفتیم. مرد ناگهان وارد خانه همسایه ما شد. من از ترس برادرم را به اتاقم بردم، ترسیدم که بلایی سر برادرم بیاورد.
بعدش دیدم آن مرد به قصد کشت مادرم را می‌زد، دوباره به پیش برادرم برگشت تا دچار مشکل روانی نشود!
بعد با پلیس تماس گرفتیم و آنها آمدند. بعد از آن با برادرم بیرون آمدیم و دیدم مادرم غرق در خون است. اولین باری نبود که این مرد مادرم را می‌زد و قطعا آخرین بار هم نخواهد بود. او قبلاً از این بدتر هم کرده بود. لحظه بسیار بدی بود، امیدوار بودم این آخرین باری باشد که چنین اتفاقی می افتد.
تیم اداره خشونت در خانواده اداره پلیس منطقه یورگیر برنامه پشتیبانی زنان (KADES) را بر روی تلفن های همراه امیرآباد و دخترش نصب کردند. این تیم نحوه استفاده از برنامه را به امیرآباد و دخترش گفتند و اظهار داشتند که آنها همیشه همراه با خانواده ی امیر آبادی هستند.
