مناطق آزاد ترکیه غنیمت بزرگ ژئواکونومیک برای منطقه آزاد ارس 
مناطق آزاد، علی رغم گستره جغرافیایی محدود آنها، با توجه به فلسفه وجودی متمایز و نوع مدیریت ویژه آنها، در صورت بکارگیری سیاست های کارا و اصولی می توانند به عنوان کانون هایی کوچک، اما با نقش آفرینی های کلان اقتصادی در عرصه معادلات ژئواکونومیکی ظاهر شوند.

این در حالی ا ست که با توجه به پتانسیل های بالایی که در مناطق آزاد وجود دارد، طبیعی است که این نقش آفرینی جنبه های ژئوپلیتیک نیز به خود بگیرد. البته، بحث فوق به این معنی نیست که مناطق آزاد در شکل واحدهای فضایی- سیاسی جدید به صورت مستقل در عرصه های ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک ظاهر می شوند؛ بلکه کاملاً برعکس، نقش آفرینی واحدهای فوق در بطن نقش آفرینی کشورها معنی پیدا می کند. به عبارتی، مناطق آزاد می توانند به عنوان فرصت ها و ابزارهایی با توانایی نقش آفرینی ژئوپلیتیک یا توانایی خلق چشم اندازهای ژئوپلیتیک در خدمت کشورها باشند. به گونه¬ای که در جهان امروز، وقتی معادلات ژئوپلیتیک و قدرت بین دولت ها مورد بررسی قرار می گیرد، وجهه اصلی سیاست جغرافیایی در عرصه رقابت بین دولت ها، با نقش آفرینی غالب عامل اقتصاد و تجارت آزاد تعریف می شود که از آن با عنوان ژئواکونومی یاد می شود. در دنیای ژئواکونومی و معادلات ژئواکونومیک قدرت ها برتری با کشورهایی است که از تمام پتانسیل های جغرافیایی سرزمین خود برای توسعه و انبساط حوزه فضایی فعالیت های تجاری- اقتصادی استفاده بهینه نمایند. در این راستا، در دنیای رقابت های کنونی می توان از مناطق آزاد، با توجه به فلسفه وجودی و کارکردی آنها به عنوان قلب های زنده و پویای اقتصادهای ملی- منطقه ای و حتی جهانی و نیز از روابط بین آنها به عنوان شریان های اصلی اقتصادهای فوق نام برد.

مناطق آزاد، در مجموع در چهار سطح مختلف محلی، ملی، منطقه ای و جهانی به ایفای نقش می پردازند كه گستره عملكرد، نفوذ و موفقیت آنها در سطوح چهارگانه را كاركردها و میزان موفقیت آن منطقه در تعریف، اجرا و حفظ فلسفه وجودی و كاركردی ویژه آن منطقه مشخص می كند. در حقیقت، وزن ژئوپلیتیكی و ژئواكونومیك یك منطقه آزاد، قبل از هر چیزی در بستر فلسفه وجودی آن شكل می گیرد. این در حالی است که نقش سیاست و مؤلفه های انسانی در شكل دهی و سازماندهی وزن منطقه آزاد، نسبت به مؤلفه های جغرافیای طبیعی منطقه بیشتر است. البته، این سخن به معنی تأثیرگذاری مثبت و بهینه مؤلفه های انسانی در شكل دهی به وزن منطقه نیست؛ بلكه، مؤلفه های انسانی در بیشتر موارد با جهت دهی خاص خود به فعالیت ها و كاركردهای مناطق آزاد، از گستره عملیاتی و ابعاد متنوع فعالیت های آنها می كاهند. به طور كلی، هر اندازه یك منطقه آزاد از وزن بالای تأثیرگذاری و برد فضایی عملكردی بیشتری برخوردار باشد، فضای بیشتری را تحت پوشش خود قرار خواهد داد.
به طور کلی، نقش جغرافیای این مناطق در پیوند اقتصاد داخلی به اقتصادهای منطقه ای، جهانی بهترین توجیه برای نقش ژئواكونومیك این مناطق به شمار می رود. به گونه ای که نقش یك منطقه آزاد در همگرایی و فعالیت های مشترك اقتصادی كشورهای متفاوت، می تواند در شكل گیری صلح و امنیت منطقه ای نیز نقش بارزی ایفا نماید؛ و حتی به شكل گیری و تأسیس یك اتحاد منطقه ای هم بیانجامد.

دیدگاهتان را بنویسید