ترکیه و ایران به هم نیاز دارند
آنکارا و تهران؛ دو همسایه گاه نزدیک گاه دور؛ دو کشوری که طولانیترین سابقه هم مرزی و هم کیشی در صلح را دارند اما در چندسال اخیر این رابطه دوجانبه تحت تاثیر عامل سومی که پروندههای منطقهای است قرار گرفته است. سوریه، اصلیترین عاملی است که ایران و ترکیه را در منطقه در دو سوی میدان قرار داد.
به گزارش پایگاه تحلیلی – خبری ایران بالکان (ایربا) به نقل از اعتماد، با برگزاری نشست سه جانبه ایران، روسیه و ترکیه در مسکو در سطح وزرای امور خارجه و پس از آن نشست سوریه در آستانه باز هم به ابتکار این سه کشور و برقراری آتشبس در سوریه اکنون فرصتهایی برای همکاریهای بیشتر تهران و آنکارا و به حاشیه راندن اختلافها فراهم شده است. در این رابطه گفتوگوی کوتاهی با بهمن حسین پور، سفیر پیشین ایران در ترکیه داشتیم که متن آن به شرح زیر است
ایران و ترکیه درچندسال اخیر به خصوص پس از بحران سوریه رابطه پرفراز و فرودی را تجربه کردهاند. درحال حاضر نیز در مساله سوریه شاهد افزایش سطح تماس دو کشور هستیم. تا چه اندازه این رابطه دوجانبه امروز برپایه تفاهمها و نه توجه به اختلافها پیش میرود؟
ایران و ترکیه در عرصههای مختلف نیاز به یکدیگر داشته و قابلیتهای این دو کشور باید به جای رقابت در جهت تکمیل دیگری و برای ارتقای تاثیرگذاری مثبت بر دوکشور و منطقه بهکار گرفته شود. ایران و ترکیه دارای مرزهای صلح چهارصدساله هستند و این پدیده کم نظیر در میان همسایگان است. ما نباید از این دستاورد و موضوع مهم فقط در تعارفات سیاسی استفاده کنیم. باید آثار مثبت این مرزهای صلح در سطوح روابط تاثیرات خود را نشان دهد. من نه زمانی که رییس نمایندگی بودم و نه امروز از روند جاری روابط رضایت نداشته و ندارم. اعتقاد داشته و دارم که با وجود اختلافات میان دوکشور که در بخشهای طبیعی است روابط در سطح مطلوب نبوده و باید تلاش شود این روابط قابلیتهای دو کشور را در عرصههای مختلف نمایندگی کند. به طور مثال گفته میشود ایران و ترکیه پل ارتباطی دو کشور به شرق و غرب هستند. واقعا ما از این موقعیت استراتژیک دو کشور به چه اندازه بهره گرفتهایم. چه میزان این مزیت سبب تعمیق روابط دو کشور شده و آیا این موقعیت توانسته است کشورهای پیرامونی را از طریق این پل ارتباطی به هم پیوند دهد. یکی از مهمترین موضوعات روابط موضوع انرژی است. ما گاز داریم و ترکیه به گاز نیاز دارد. آیا توانستیم همکاری گازی را گسترش دهیم. اروپا نیاز به گاز دارد آیا توانستیم به نقطه تفاهم برای تامین گاز اروپا نزدیک شویم؟
تا چه اندازه با این تعبیر موافق هستید که رابطه تهران و آنکارا به نوعی دچار توقف در یک مرحله خاص شده است؟ اگر نگوییم عقب میرویم از پیشرفت شایان هم خبری نیست.
باید اگر مشکلاتی هم وجود دارد، راهحل بیابیم. باید بر مبنای منافع متقابل و سیاست برد- برد گامبرداریم. ایستایی در سیاست و خصوصا در روابط ایران و ترکیه معنا ندارد. فرصتها همیشگی نیستند. نباید فرصتها را از دست داد. ایران و ترکیه قرابتهای فرهنگی زیادی با هم دارند. هر دو کشورهای در حال توسعه و با نیروی جوان و کارآمد هستند. دلیل نزدیکی و همکاری آنقدر فراوان است که اختلافات به چشم نمیآید. الزامات تاریخی، جغرافیایی ایجاب میکند با یکدیگر دوستی عمیق و همکاری نزدیک در عرصهها و سطوح مختلف داشته باشیم. باید برای گسترش روابط تمامی ارگانها و مقامات دو کشور تلاش کنند. اراده مثبت باشد، مشکلی هم باشد قابل حل است. ما مجبور به همکاری و اعتماد به یکدیگر هستیم. باید در این مسیر حرکت کنیم.
تاکید بر حل مشکلات صحیح است اما تعمیق رابطه در شرایط فعلی منطقه تا حدودی آمالگرایی و به دور از واقعیت به حساب نمیآید؟ اختلاف نظر ایران و ترکیه به خصوص در مسائل منطقهای اندک نیستند.
واقعیتها را ما میسازیم. حتی اگر نظر من در بخشهای ایدهآلی باشد برای به بار نشستن آن باید بستر ساخته و زمینهسازی کرد. اختلاف میان ایران و ترکیه یک واقعیت است اما میان دو بردار هم اختلاف پیش میآید. نباید آن را بزرگنمایی کرد و به بهانه آن از نگاه سازنده دور شد. اجلاس آستانه شروع خوبی برای نزدیکی دیدگاههای دو کشور بود. باید از گامهای سازنده حمایت کرد. امنیت همسایگان به یکدیگر وابسته است. امنیت ترکیه، امنیت ایران و امنیت ایران، امنیت ترکیه است. باید ما نگاه منافع جمعی را جایگزین منافع فردی کنیم. باید نگاه توسعه روابط، نگاه عمومی باشد. ایران و ترکیه دو واقعیت ژئوپولتیک منطقه هستند. هیچ یک قابل حذف نیستند اما قابلیت تضعیف شدن دارند. نباید در زمین دیگران بازی کرد. ما به عنوان دو کشور با دیرینه تاریخی و دولتمداری باید بسیار هوشیارانه عمل کنیم. باید به یکدیگر اعتماد کنیم. اگر آلمان و فرانسه توانستند پس از قرنها جنگ بنیانگذار اتحادیه اروپا شوند چرا ایران و ترکیه نتوانند پس از قرنها صلح، بنیانگذار اتحادیه خاورمیانه در بلندمدت شوند. من اعتقاد دارم که نقاط مشترک میان ایران و ترکیه بهشدت بر نقاط افتراق غلبه دارد. باید تلاش شود نقاط افتراق کاهش و نقاط مشترک افزایش یابد. در زمانی که من سفیر بودم روابط را از ٣/٥ به ٢٣ میلیارد دلار ارتقا دادم. میشود با تغییر روش و نگاه، فضای منفی را مثبت کرد و از مزایای آن سود برد.
در چند ماه اخیر به محض اینکه رابطه تهران و آنکارا به مرحلهای از بهبود نزدیک شده است یکی از مقامهای ترکیه اظهارنظر منفی داشته که دوباره بر سردی رابطه افزوده است. آیا با چنین رویکردی میتوان به تغبیر رابطه امیدوار بود؟
عرصه سیاست، صحنه تلاش برای حل مشکلات و پیش بردن روابط در جهت تامین منافع است. بخش مهمی از فضای منفی مورد اشاره شما حاصل فضاسازی رسانهای است. اول آنکه مقامات نباید تحت تاثیر رسانهها باشند. دوم آنکه باید تلاش شود رسانهها به جای حرکت در راستای سیاستهای سلبی در جهت سیاستهای ایجابی حرکت کنند. توجه داشته باشید مشکلات میان ایران و ترکیه با نگاه ایجابی قابل حل است. ما نباید انتظار داشته باشیم این مشکلات صفر شود. باید تلاش کنیم از میزان و ابعاد آن کاسته شود. مگر میان فرانسه و آلمان اختلاف نظر نیست اما هر دو پشتیبان یکدیگر در سیاستهای کلان هستند. باید تلاش شود منافع ایران و ترکیه با یکدیگر همپوشانی داشته باشد. این کار آسانی نیست، بلکه سخت است، اما شدنی است. کار سیاستمداران و دیپلماتها هموار کردن راههای سخت است. در راه آسفالت که اتومبیل راندن دشوار نیست. باید از میان سنگلاخها هم راه یافت و هم راه را هموار کرد.
اما ما در سوریه و عراق دارای اختلاف نظر جدی هستیم؟
بله، این اختلاف نظرها وجود داشته و جدی است. به نظر شما ما باید چه کنیم؟ آیا باید روی اختلافها مانور داده و بر ابعاد آن بیفزاییم یا سعی کنیم از ابعاد آن کاسته و راهحل ارایه دهیم. تمام سخن من این است که باید با روش ایجابی به راهحل فکر کرد و برای نزدیکی تلاش کرد. سوریه و عراق متعلق به سوریها و عراقیهاست. نه به ترکیه و نه به ایران تعلق ندارد. نباید سوریه مکانی برای تخلیه ظرفیتهای دو کشور شود. نباید سیاستها عامل تضعیف سوریه، ترکیه و ایران شود. باید تمرکز دو کشور به ایجاد صلح و رفاه در این دو کشور باشد. هر یک از همسایههای ایران و ترکیه دچار درد یا بحران باشند کم و بیش دو کشور را تحت تاثیر قرار خواهد داد. باید سعی شود با مدنظر قرار دادن منافع سوریها و عراقیها بحران این دو کشور در یک همکاری جمعی که مبتنی بر گفتوگوهای سیاسی است حل شود.
حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید تا چه اندازه منطقه را با تهدیدهای جدید دخالت بازیگر خارجی روبه رو کرده است؟
صلح و جنگ در بخش مهمی به حاکم شدن عقلانیت در نزد رهبران منطقه بستگی دارد. ما به عنوان ایران با برجام اراده خود را به برقراری صلح به جهان نشان دادهایم. عمل به راهبرد تدبیر و امید تنها سرلوحه دولت روحانی در سیاست داخلی نبوده و نیست. این شعار و راهبرد تعامل ایران با جهان و به ویژه در روابط با همسایگان است. ما تدبیرمان مبتنی بر صلح است. امید داریم که با این تدبیر به گسترش روابط با همسایگان و در این میان ترکیه رسیده و به برقراری آرامش و صلح در منطقه کمک کنیم. ترامپ و بسیاری از قدرتهای جهانی و منطقهای مایل به نزدیکی ایران و ترکیه نیستند. یافتن پاسخ به چرایی این موضوع خود عامل نزدیکی خواهد بود. ترامپ را میتوان در سایه اراده رهبران منطقه و به خصوص اراده مثبت تهران و آنکارا برای گسترش روابط به حاشیه راند یا از تاثیر احتمالی سیاستهایش کاست.